http://www.rojhalat.de/laperekan/Edebiat/4Xshtinakan.pdf( چوارینهکانی خهییام وهرگێڕانی ههژار)
http://www.rojhalat.de/laperekan/Edebiat/MemoZin.pdf (مهم و زین وهرگێڕانی ههژار)
وێنهکانی بهرنامهی ڕێگا له ئاوایی گوڵانه- بههاری 1394ی ههتاوی
فایهق کهرهمی- بهڕێوهبهری مهدرهسهی ڕاهنمایی گوڵانه
تاها فهدایی-قوتابی پۆلی ههشتهم
چکیدهی مقالهی اینجانب که به عنوان یکی از مقالات برتر همایش کیفیتبخشی آموزشی و پرورشی برای چاپ در کتاب مقالات برتر همایش، انتخاب شده بود.
"بررسی کارکرد مهم تدریس زبان مادری در کیفیت بخشی به پرورش و آموزش دانشآموزان مناطق دو زبانه"
لطیف سلطانی*
چکیده
چکیدهی سخن من این است،با توجه به چند فرهنگی و چند زبانه بودن کشور ایران،به جرات میتوان گفت از عوامل مهم افت تحصیلی دانشآموزان مناطق دوزبانه،عدم آموزش و تدریس به زبان مادری آنهاست.بشخصه این معضل را به تجربه در طول هفده سال تدریس زبان و ادبیات فارسی مشاهده نمودهام،بخصوص در مناطق محروم روستایی که بنده بیشتر با آنها سروکار داشته و دارم این مانع و چالش چشمگیرتر است.از آنجا که زبان در شکلگیری سطوح تفکر و مراحل یادگیری کودکان اهمیت بسزایی دارد و مستقیما با رشد شناختی فرد ارتباط دارد آموزش و تدریس زبان و در کنار آن ادبیات زبان مادری در کنار زبان رسمی کشور در مدارس مناطق دو زبانه به صورتی جدی و در قالب کتابی تالیف شده همانند کتاب درسی – نه اختیاری- امری اجتناب ناپذیر به شمار میآید.از نظر علمی اثبات شده است که درصورت نبود این آموزش،آموزش به زبان رسمی کشور(فارسی!) نیز به نقشهای محدود و سادهی شناختی و مهارتهای پایین اجتماعی محدود گردیده و امکان خلاقیت علمی را در دانشآموزان کندتر خواهد کرد.همچنین عدم آموزش به زبان مادری در این مناطق میتواند اعتمادبهنفس، اضطراب،ارتباط با همسالان،موفقیت درسی و مهمتراز همه- با توجه به نقش هویت بخشی زبان- هویت آنان را تحتالشعاع قرار میدهد.تاکید میکنم آموزش به زبان مادری همچون تغذیهی کودک با شیر مادر ضروری است.صاحبنظران میگویند:آموزش به زبان مادری در مناطق دوزبانه قابلیتی میدهد که آنان قادر خواهند شد در جامعهی چند فرهنگی موجود و در هر کجای دنیا تواناتر و هوشمندتر از دیگران عمل نمایند و نقش اساسی و کلیدی خود را در محیط کار و اجتماع ایفا نمایند.
واژگان کلیدی: مناطق دوزبانه- تدریس زبان مادری- چند فرهنگی- زبان و هویت- زبان رسمی
"بۆ یەکەمجار لە قوتابخانەیەکی سەقز،وانەی زمانی کوردی دەوترێتەوە"
زۆر به خۆشحاڵییهوه ڕۆژی شەممە ڕێکەوتی ٩ی ڕەشەمەی 1393ی ههتاوی،حەفتەیەک پاش ڕۆژی جیهانیی زمانی دایک،کتێبی "وانەی کوردی" لە قوتابخانەی(سەلاحەددینی ئەییووبی)لە شاری سەقز،بە بەشداری مامۆستایانی ئەو قوتابخانەیە پەردەی لەسەر لادرا. کتێبی وانەی کوردی،کە به قوتابیانی قۆناغی ناوەندی(متوسطهی اول) قوتابخانەی سەلاحەددینی ئەییووبی دەوترێتەوە،لەلایەن گرووپی "ئهدهبییات و زمانی فارسی" سهقزهوه ئامادە کراوە.
محەممەد عیرفان پارسا،عەبدولخالق ڕەحمانی(شەیدا)،ئەمیر حەبیبی، مەحموود کەرەمی(نەوا)، زاهید ئارمی و ئەنوەر برقی،دەستەی نووسەرانی ئەو پەرتووکە کوردییەن.
له پێشهکی کتێبهکهدا هاتووه «هیوادارین ئهم دهرفهته چکۆلهیه لهلایهکهوه باریکه ڕێگایهک بێت بۆ ئهوهی منداڵهکانمان پێیدا بگهنه ناو باغی شیرین و ڕهنگینی فهرههنگ و ئهدهبی زیندووی کوردی و تاموچێژێکی زۆرتر لهخوێندن وهربگرن و له لایهکیتریشهوه دهروویهک بێت بۆ ناساندنی باشتری شوناسی خۆیان».
دۆستان دهتوانن ئهم کتێبه لێرهدا دانلۆد بکهن
لهتیف سوڵتانی
14صفحه- 144 کیلوبایت
این مقاله را جهت شرکت در همایش بهبود و کیفیت بخشی به پرورش و آموزش که در تالار فردوسی دیواندره برگزار شد آماده کرده بودم.که در آن نشان دادهام ،یکی از مهمترین عوامل افت تحصیلی دانشآموزان مناطق دو زبانه همین عدم تدریس به زبان مادری آنهاست.
"واژههای کوردی در شاهنامهی فردوسی"
(این مقاله به نظرم برای دوستداران زبان کهن کوردی و حتی استادان زبان پارسی بسیار جالب است و بدون تعصب میگویم نشان از غنا و اصالت زبان کوردی به عنوان یکی ازشاخههای زبانهای هند واروپایی و زبانهای کهن فلات ایران میدهد،ای کاش اکثر استادان بزرگ زبان و ادبیات پارسی بدون تعصب در مورد زبان کوردی قضاوت میکردند و اعتراف به اصالت و غنای این زبان میکردند و یک گوشهی چشمی هم به این زبان مظلوم میداشتند.
اصل این مقاله که در سایت سارال خبر وجود دارد، متاسفانه مشحون از اغلاط املایی و نگارشی بود که توسط خودم بررسی و ویرایش نگارشی و املایی شده است.(من نمیدانم این دوستی که خودشان را دکتر فرهاد عزتی زاده شناساندهاند و نشانی اینترنتی و حتی ایمیل خودشان را هم ذکر نکردهاند و این مطلب را نوشته و البته زحمت هم کشیده،و نشان از سطح بالای آگاهی و سواد و دلسوزی ایشان دارد، چرا بدون ویرایش آنرا منتشر کرده است،چون کسی که به بررسی کلمات کوردی شاهنامه میپردازد حداقل خودش هم باید کمی سواد نوشتن و خواندن کوردی را هم میداشت.)ای کاش دوستانی که مقاله و مطلبی را چه به کوردی و چه به پارسی در اینترنت میگذارند در مورد املا و نگارش و زبان آن حساسیت به خرج دهند تا این کار رسم شود و دیگران نیز به خود اجازه ندهند مطلبی را همینطور الکی و بدون بررسی اغلاط آن در وب قرار دهند.ما باید هر کداممان بسان پلیس زبان خود باشیم.همچنین کسانی نیز که مطلبی را از سایتی میگیرند و در وبسایت خود قرار میدهند ابتدا منبع آنرا ذکر کرده و سپس حتما به بررسی اغلاط املایی و نگارشی آن بپردازند و تمنا دارم فقط کپی پست نکنند)
( لطیف سلطانی)
در جای جای شاهنامه این نامهی باستان به کلماتی بر می خوریم که در لهجههای گوناگون زبان کوردی به صورت هماکنون نیز روزمره از آنها استفاده می گردد.این کلمات در ادب وزبان کوردی کاربرد دارند وبه گمانم از زبان کوردی به دیگر زبانهای مهاجرپذیر راه یافته اند .برخود بایسته دانستم که این لغات را به دوستداران زبان کوردی ارائه نمایم . می نگارم و می گویم که چنین کلماتی در شاهنامه وجود دارد و وجود اسامی و پهوانان و دیوهای متعدد در شاهنامهی کوردی(الماس خان کنولهیی) و نبود آنان در شاهنامهای که به فارسی نوشته شده است ما را به تامل وا می دارد .
پهلوانانی چون رستم یک دست و یاران وفاداری چون زرعلی و گلیم گوش و نبود این نامها در شاهنامهی فردوسی عرصه ای است که نیاز به کار و پژوهش ژرف تری دارد.
ریش: در زبان کوردی، ریش به معنی زخم است و همچنین مویی که بر چهره می روید .در کوردی ریش یک معنی استعاری نیز دارد و آن (دل ریش) مجازا به معنی آزرده و ناراحت میباشد.
کسی کو خرد را ندارد به پیش// دلش گردد از کردهی خویش ریش.
گند: با ضم حرف (گ)(گوند) درزبان کوردی به معنی ده و روستا می باشد:
سپاهی دد ودام و مرغ وپری// سپه دار با کین وگندآوری.
گندآور به معنی پهلوان و دلیر به کار رفته و معنی آن سالارگند و سرگروه است .کلماتی همچون گندیشاپور که بعدها در اثر استیلای زبان عربی به جندیشاپور تبدیل می گردد ، بی ارتباط با این کلمه نمی باشد.همال در کوردی (هاوماڵ ) تلفظ می گردد:
کشیدش سراپای،یکسر دوال// سپهبد برید آن سر ناهمال.
همال در کوردی (هاوماڵ) تلفظ میگردد. (مردن باشتره له هاوماڵ کهمی )که معنی آن چنین است که انسان در تلاش و کوشش باشد تا بتواند پیشرفت کند و از همال خویش عقب نماند.یا(مهگهر من هاوماڵ(همسن) تۆم)
دفتر، این کلمه در آیین کهن یارسان(آیین باستانی کوردها) به کتاب مذهبی آنان اطلاق می گردد.کلمهی دفتر به کرات در شاهنامه تکرار شده است و استاد میرجلالدین کزازی نوشته اند که دفتر از کلمه دیفترا (diphtra)گرفته شده است واین کلمه در یونانی به معنی پوستی است که بر آن مینگاشتهاند.
کنون رزم کاموس پیش آوریم// زدفتر به گفتار خویش آوریم.
شارسان این کلمه به کرات در شاهنامه استفاده شده است و در کوردی نیز کاربرد دارد و به معنی شهر و شهرهای بزرگ می باشد و شارستانییهت به معنی مدنیت و تمدن می باشد.
پسوئیان نام یکی از گروهها و لایهگان اجتماعی چهارگانهی دوران جمشید است که به کشاورزان و دامپروران اطلاق می گردید. این کلمه به صورت پهز اکنون در کوردی به معنی گوسپند(گوسفند) است.
برز در پارسی با ضم حرف (ب) تلفظ می گردد و در کوردی (بهرز) خوانده می شود(با فتح ب) وبه معنی بلند ومرتفع می باشد و برای بلندی قد وارتفاع کوهها وآدمها و ... بکار می رود.
به بالا شود یکی سرو برز// به گردن برآرد زپولاد گرز.
پاره، هم اکنون نیز به معنی پول و واسطه داد وستد در کوردی(کوردستان عراق) بکار میرود .در شاهنامه مادر فریدون به صاحب گاوی که فریدو ن از شیر آن تغذیه می نماید چنین می گوید :
وگر پاره خواهی، روانم تراست// گروگان کنم جان بدان کت هواست
نوند در کردی به معنی (نوون )یعنی گوساله یکساله می باشد ودرشاهنامه چنین است :
بیاورد فرزند را چون نوند //چو خرم ژیان، سوی کوه بلند و همچنین:
بیاورد ضحاک را چون نوند// به کوه دماوند و کردش به بند
در زبان کوردی (نوون) به معنی گاونر جوان کاربرد دارد و ممکن است ضحاک از لحاظ توانمندی به آن توصیف شده باشد .اما در گذشته در ایران بزرگ گاو مورد احترام بوده و این توصیف خالی از اشکال نمی باشد.دایه، به معنی مادر در کوردی رواج دارد وبه معنی کسی بکار می رود که نوزادی را شیر داده باشد. در داستان حماسی کاوه و فریدون و ضحاک ، گاوی را که در مرغزار فریدون از شیرش تغذیه نموده و می بالد،دایهی اوست :
بیامد،بکشت آن گرانمایه را // چنان بی زبان مهربان دایه را.
اروندرود، اکنون این رود در کوردی (ئهڵوهن) تلفظ می گردد.
ناو، در کوردی به معنی داخل هرچیزی است(نێو) و (ناودهروهن ) یعنی( میان دربند)و همچنین (نا) چوبی است که از تنه تراشیدهی درختان تهیه می گردد و میان آن را عمق دار می تراشند و به جای آبخور گوسپندان از آن بهره می جویند و همچنین اگر این وسیلهی چوبی از دو طرف دسته دار باشد به عنوان وسیلهی حمل کاهگل از آن استفاده می شود و آن را (ناوه) می گویند .اکنون کلمات ناو وهمچنین ناوی و ... از این کلمهی کوردی بر گرفته شده است .
سرسرکشان اندر آمد به خواب// ز ناویدن بادپایان در آب
یا: زبالا چو پی بر زمین بر نهاد// بیامد فریدون به کردار باد در زبان کوردی (پا و پێڵه)به معنی پا و پای افزار است و در محاوره و نوشتار کاربرد دارد.ویر در کوردی ههورامی به معنی فهم و دانش و حافظه است:
گزیدند پس موبدی تیز ویر //سخنگوی و بینادل و یادگیر
و یا: نه گهواره دیدم،نه پستان،نه شیر// نه از هیچ خوشی مرا بود ویر.
تم (با فتح ت)به معنی (مه) و این کلمه در شاهنامه در کلمه (تمیشه) و احتمالا به معنی بیشهی تاریک و مهآلود می باشد .
سلم و تور هر دو از فرزندان فریدون هستند و از لحاظ معنی و مفهوم در کوردی آنان را مورد بررسی قرار می دهیم :سلَم با کسر حرف س به معنی پیش نرفتن اسب در مکان ناشناخته است و اسب از ورود به آن مکان هراس دارد .این خصلت تا حدودی با ویژگیهای سلم همخوان است .تور نیز از فرزندان فریدون است و هردو در قتل ایرج سهیم می باشند و در کوردی به اسب یا استر رام ناشده، تۆر می گویند . به گمانم کلماتی چون تۆریان و تارانن از این کلمه بر گرفته شده اند.
فریدون در تقسیم بندی و بخش جهان بین پسرانش ، سرزمین توران را به تور می دهد . یعنی این نام بر گرفته از نام تور فرزند فریدون نمی باشد . در جغرافیای کنونی توران زمین فرارود است و با چین هم مرز می باشد .علاوه بر توران زمین فریدون چین را هم به او می دهد . در زبان کوردی ، پسرانی که نام تورج دارند و همچنین دخترانی که نام توران دارند ، در حالت تغییر اسم ، چه از باب نکوداشت و چه از باب خوارداشت ، توورگ نامیده می شوند و شاید پنداشت که کلمهی تورک تغییر یافته (توورگ) باشد .
کۆز جایگاهی است دایره مانند و گرد که با شاخه های درختان محصور می گردد و بره ها و بزغاله ها را در آن نگه می دارند . این جایگاه در داخل و یا در خارج سیاه چادر است . این کلمه در کوزه نیز وجود دارد و همچنین کوردان جنوب علف چشمه را کوَز می نامند .
سپهری که پشت مرا کرد کوز// نشد پست،گردان بجای است نوز.
بر (بهر) در کوردی به معنی دانه و تخم و ثمره، همچنین کره ای است که بعد از مشک زنی فراهم می گردد(بهرمهشکه) .
یکی داستان گویم،ار بشنوید// همان بر که کارید خود بدروید
چاشت در کوردی هرگونه وعده ی غذایی غیر از شام و نهار و صبحانه ، چاشت می باشد . (چێشت) همان چیز است و کلماتی چون ( چێشت) و ( چهشتن) از یک خانواده هستند.تو گر چاشت را دست یازی به جام// وگرنه خورند،ای پسر! بر تو شام.
شعر بالا گفتاری است از فریدون که به ایرج می گوید و برادرانش را به او از نظر ناراستی و کژ رفتاری معرفی می نماید.
سوور، سوور در کردی (سوور ) تلفظ می گردد و به معنی شادی و پایکوبی و عروسی(سوورانه) می باشد.
بدو گفت شاه ای خردمند پور!// برادر همه رزم جوید ، تو سور
به داغی جگرشان کنی آژده //که بخشایش آرد بر ایشان دده
آژ در کوردی کلهری به معنی دوختن است . اما دوخت درشت و با فاصله ، مثلا دوختی که به وسیلهی جوالدوز صورت بگیرد .به همین مناسبت می توان معادل خیاط را ( آژدهر ) گذاشت .
بروی در کوردی (برۆ) به معنی ابرو است و در شعر فردوسی نیز چنین است :
همه دل پراز کین و پرچین بروی// بجز جنگشان نیست چیز آرزوی
میان بسته دارید و بیدار بید// همه در پناه جهاندار بید
(بوید) در زبان کوردی جنوب به معنی بودن است و در کردی لکی ولری همان( بید) تلفظ می گردد.
کاکوی در کوردی ( کاکه)و (کاکا) به معنی پدر یا برادر بزرگ یا آقا است.در شاهنامه نام پهلوانی دیو مانند است که از ( گنگ دژهوخت به کمک سلم آمده و به دست منوچهر شاه کشته می شود. در شاهنامه کاکوی نبیرهی ضحاک می باشد .
چرمه یا(چهرموو ) در کوردی به معنی سپید است ..مثلا خر چرموو یا اسب چرموو !
پر از خشم و پر کینه ، سالار نو// نشست از بر چرمهی تیزرو
کنام در کردی(کونا) به معنی سوراخ و همچنین جا و مکان جانوران وحشی در شکاف سنگها و در تنهی درختان است :
ببردش دمان تا به البرز کوه// که بودش بر آنجا کنام و گروه
یا:دریغ است ایران که ویران شود// کنام پلنگان و شیران شود.
دیزه
چمانندهی دیزه هنگام گرد// چرانندهی کرکس،اندر نبرد.
در کوردی (چهمانن) به معنی خم کردن است چهمیان یعنی خم کردن مثل اینکه .در شعر فردوسین به معنی به حرکت در آمدن است.
در کوردی دێزوو اسب یا الاغ به رنگ خاکستری و تیره می باشد .در ادبیات کوردی به افراد شوم و نامیمون گویند.
کهفتن در کوردی به معنی افتادن است و در شاهنامه نیز به همین معنی می باشد .
بیامد به تیمار گریان بخفت// همی پوست بر تنش گفتی بکفت.
خهفت در کوردی نیز به معنی خوابیدن است .
لچ در کوردی به معنی لب است .
خروشان ز کابل همی رفت زال //فروهشته لفچ و برآورده یال.
لفچ همان لچ یا لب در کوردی می باشد .
روارو در کردی (رهو) به معنی فرار کردن است و از جایی گریختن به صورت دسته جمعی.البته رمه اسبان را نیز (رهو) می گویند .
روارو برآمد ز در گاه سام// مه بانوان خواندنش به نام.
در اینجا لازم می دانم به موضوعی اشاره نمایم : داستان تنبور نوازی رستم در خوان چهارم و اینکه تنبور ساز کوردان و ساز پیروان آیین کهن یارسان است .
دهشتهوان به معنی دشتبان و نگهبان می باشد .
چودرسبزه دید اسب را دشتوان// گشاده زبان شد سوی وی دوان
تاو
ترا با چنین پهلوان تاو نیست// اگر رام گردد ، به از ساو نیست.
تاو به معنی مقاومت و ایستادگی است و هم اکنون در کوردی کاربرد دارد و همچنین به معنی دما وحرارت نیز بکار میرود(تاوسان- پڕتاو- خوهرهکه تاوی نییه) .
نخچیر
به نخچیر شد شهریار جوان// ابا نامور رستم داستان
که ( نهچیر ) در کوردی به معنی شکار و شکار کردن است.
کوس
دریده درفش و نگون کرده کوس// رخ زندگان تیره چون آبنوس
نه کوس و نه لشکر،نه بار و بنه// همه میسره خسته و میمنه
اکنون کلمهی ( کۆس- کۆست) در کوردی کاربرد دارد : کۆسم کهفتن، در مراسم ها و عزاداری توسط زنان و مویه خوانان این کلمه فراوان تکرار میگردد . این وسیله که نقارهی بزرگی است و جنگاوران را به نبرد فرا می خواند و افتادن آن از دست فرماندهان جنگ به معنی شکست و عقب نشینی بوده است.
لاو
به لاوان مرا دیدهای روز جنگ// به آورد، با تیغ هندی به چنگ
لاو در کردی کلهری به معنی سیل است . به پیروی از این کلمه ، کلماتی مثل( لاو کهن ) یعنی جایی که لاو آنرا کنده است و (لاو مالک) یعنی چیزی که لاو آنرا با خود آوردهاست ، کاربرد دارد.
دیده در کوردی به معنی چشم است. دیدهکهم
بدین مژده گر دیده خواهی، تراست// که این مژده آرایش جان ماست
آغال
تو لشکر برآغال بر لشکرش// از انبوه ما خیره گردد سرش
در کوردی کلهری ( ئاخڵ ) به معنی آغل است و کلماتی چون ( ئاخڵه ) به معنی حلقهی سیاه زیر چشم ویا حلقهی دور ماه کاربرد دارد .
تژاو پهلوانی تورانی و داماد افراسیاب است . افراسیاب تاج خودرا به هدیه به او داده است و به معنی ( تێژاو )آبی که باقدرت سرازیراست(تاڤگه) در زبان کوردی است .
منبع: سایت سارل خبر
نویسنده: دکتر فرهاد عزتیزاده
دانلود کتاب آموزش خواندن و نوشتن زبان کوردی که خودم آنرا تدوین کردهام،دروس این کتاب پیشتر در سایت "ڕۆژان نیووز" به صورت سریال وار و درس به درس قرار داده شده بود که اکنون به صورت کتابی مستقل در سایت ڕۆژان نیوز وجود دارد.تصمیم گرفتم آنرا به صورت پی دی اف درآورده و در وبلاگ گوڵانه قرار دهم.تا دوستان علاقمند از آن استفاده کنند.دروس این کتاب به صورتی بسیار ساده و مقدماتی شما را با نوشتن کوردی آشنا میسازد،در ضمن در آخر کتاب دروس املای درست کوردی و نشانهگذاری،که استاد دیاکو هاشمی آنرا نوشتهاند قرار دادهام . 63 صفحه
بررسی آرایههای ادبی کتب فارسی- 10 صفحه(دانلود)
بررسی نکات دستوری کتب فارسی- 8 صفحه(دانلود)
بررسی قالبهای شعری کتب فارسی- 5 صفحه(دانلود)
طرز ساخت انواع زمانهای فعل در فارسی- 2 صفحه(دانلود)
مجموعهای شامل چهار بخش 1- مهمترین نکات دستور زبان فارسی(8 صفحه) 2- بررسی مهمترین آرایههای ادبی(10 صفحه) 3- بررسی مهمترین قالبهای شعری(5 صفحه) 4- انواع زمانهای فعل و طرز ساخت آنها(2 صفحه) را به عنوان فعالیت نوروزی دانشآموزان مقطع متوسطهی اول(قابل استفاده هر سه پایه) به صورت پی دی اف تدوین و آماده کردهام و در وبلاگ ههوهتوو آپلود کردهام. که همکاران با دانلود آن میتوانند ازش استفاده کنند و در پایان تعطیلات با ارزشیابی از این فعالیتها سطح آگاهی و اندوختههای دانشآموزان خود را بسنجند.این فعالیتها برای آزمون مرحلهی سوم پیشرفت تحصیلی دانشآموزان که خرداد ماه برگزار میشه بسیار مفید و سودمند است.امیدوارم همکاران از آن سود
ببرند. (لطیف سلطانی)